آیلان برمن| کارشناس مسائل خاورمیانه
1396/1/7
تعداد بازدید:
شورای سیاست خارجی آمریکا (AFPC) برای بیش از سه دهه نقشی اساسی در بحثهای مربوط به سیاست خارجی ایالات متحده ایفا نموده است. شورای سیاست خارجی آمریکا که در سال ۱۹۸۲ پایهگذاری شد، یک نهاد غیرانتفاعی است که کار تخصصی آن در اختیار قرار دادن اطلاعات به آنهایی است که سیاست خارجی ایالات متحده را تبیین میکنند یا در این کار نقش دارند. این نهاد همچنین به منظور کمک به رهبران جهانی برای اجرای دموکراسی و نیز کمک به اقتصاد بازار بنیان نهاده شده است. شورای سیاست خارجی آمریکا در سطح گسترده بهعنوان منبعی بههنگام و خردمندانه که در تجزیهوتحلیل مباحث سیاست خارجی دست دارد شناخته شده است و با اعضای کنگره، هیئت اجرایی کنگره، و هیئت سیاستگذاری کنگره از نزدیک فعالیت میکند. اعضای این شورا را کارشناسان و متخصصان سرشناس در امر سیاست خارجی و دفاع تشکیل میدهند و این شورا به عنوان یک منبع ارزشمند برای مقامات رسمی در بالاترین سطوح دولت فعالیت مینماید.
طرفداران توافقِ انجام گرفته میان ایران و قدرتهای ۱ + ۵ این گونه میگویند که در صورتی که ایران از مفاد برنامۀ جامع اقدام مشترک تبعیت کند، این توافق دارای جنبههای مثبتی است، که از جملۀ این مفاد [لازمالاجرا] میتوان به محدودیتهای کوتاهمدت بر روی توانایی غنیسازی اورانیوم ایران، پایین آوردن شمارِ سانتریفیوژهای در حال چرخش توسط جمهوری اسلامی، و تأخیر انداختن در "خط سیر پلوتونیوم" که در برنامۀ هستهای ایران به چشم میخورد اشاره کرد. به هر ترتیب، طیف گستردهای از فعالان در امنیت ملّی [آمریکا]، کارشناسان و متخصصان نظامی، و نیز دانشمندان و تحلیلگران در این مورد با یکدیگر همنظر هستند که متأسفانه این توافق در بسیاری زمینهها دارای نقص است.
نگرانیها در رابطه با مفاد توافق هستهای و برنامۀ جامع اقدام مشترک
فهرست نقصهای موجود در توافق، فهرستی دراز است. برخی مانند نقصهای عمده و بزرگ در [نحوهی] کنترل و نظارت، این اطمینانخاطر را از ما میگیرد که ایران در آینده به مفاد توافق پایبند بماند، یا این که جامعۀ بینالملل بیدرنگ در صورتِ سرپیچی ایران [از مفاد توافق] از آن آگاه شود. از طرف دیگر به طور حتم مسئلۀ نگرانکنندهتر در این میان این است که برنامۀ جامع اقدام مشترک همزمان با به اجرا درآمدن، به یک سری اقدامات ایران قوت میبخشد که به شدت مغایر با منافع استراتژیک ایالات متحده و همپیمانان آن و شرکای بینالمللی آن است. این مشکلات استراتژیک، سیاسی، و اقتصادی این موارد را دربر میگیرد:
افزایش دسترسی ایران به منابع خود
طبق مفاد برنامۀ جامع اقدام مشترک، ایران مترصدِ برداشتهشدن بخش عظیمی از تحریمها و [در نتیجه] بهرهمندشدن از داراییهای مسدود شدۀ خود در کوتاهمدت است – که میزان آن پس از یک بررسی سرسری و ششماهه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار یا بیشتر برآورد گردیده است. ابعاد این کمکِ اقتصادی، بهتآور و تکاندهنده است. این میزان در واقع برابری میکند با یک چهارم و حتی بیشتر مجموع تولید ناخالص ملّی ایران که در سال ۲۰۱۴ به ۴۱۵ میلیارد دلار رسیده بود.
هزینهشدن داراییهای آزادشدۀ ایران در مسیر درست
مقامات کاخ سفید امیدواری خودشان را اعلام کردهاند که حکومت ایران از این ثروت بادآوردۀ غیرمنتظره با جدیت درجهت بهبود وضعیت داخلی خود و تقویت اقتصاد خود بهره گیرد. حتی اگر ایران بخش بزرگی از این پول هنگفت را در این مسیر صرف کند، اما به هر ترتیب این میزان بالای داراییهای آزادشده به معنای این خواهد بود که حکومت ایران به هر حال قادر خواهد بود تا این وجوه را به طرزی چشمگیر در بسیاری جاهایی هزینه نماید که نگرانی ایالات متحده را برانگیزد و با منافع استراتژیک آن کشور منافات داشته باشد.
ایران با برداشتهشدن تحریمها، تلاشهای خود برای «صادر نمودن انقلاب» را چند برابر خواهد ساخت
این که با وجود تأثیر فزایندۀ منفی تحریمهای مالی ایالات متحده و تحریمهای بینالمللی بر روی اقتصاد ایران در سالیان اخیر، باز هم شاهد هستیم که ایران این گونه هزینهها را بدون کم و کسر صرفِ پشتیبانی از تروریسم مینماید، نشاندهندۀ این مسئله است که پشتیبانی از تروریسم – که به صورت محترمانه آن را "صادرات انقلاب" توسط حکومت ایران مینامند – بیانگرِ یکی از اولویتهای بنیادی و اساسی [جمهوری اسلامی] است. اکنون که بخش بزرگی از تحریمها برداشته میشود، بنابراین این که سیاستگذاران این گونه فکر کنند که پشتیبانی ایران از این گونه فعالیتها افزایش پیدا خواهد کرد، اندیشهای سنجیده و آیندهنگرانه است.
ایران اصلیترین عاملِ سرپا ماندن حکومت بشار اسد در سوریه
جمهوری اسلامی در طول چندین سال گذشته حتی با این که مشغول دیپلماسی هستهای با قدرتهای ۱ + ۵ بوده است، اما سیاست خارجی خود در خاورمیانه را به طور فزایندهای جسورانهتر ساخته است. که از جملۀ آنها میتوان از کمکهای گسترده و ادامهدار به حکومت بشار اسد در سوریه از زمان آغاز جنگ داخلی در آن کشور در حدود چهار و نیم سال پیش نام برد.
ردّ پای ایران در تحرکات یمن و نفوذ گستردۀ آن کشور در عراق
همچنین باید گفت که کمکهای ایران و نیز تدارکات و آموزشهای آن کشور در کنار راندن دولت رییسجمهور عبد الربه منصور هادی که طرفدار غرب بود و همین امسال به دست شورشیان شیعۀ حوثی سرنگون شد دست داشته است. و در عراق نیز باید گفت که آشفتگیهای سیاسی موجود و نبرد علیه گروههای تروریستی دولت اسلامی، این فرصت را به ایران داده است که نفوذ خود را در عراق گستردهتر سازد، حال چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم و از طریق شبهنظامیان شیعه از دستههای گوناگون.
برنامههای ایران برای گسترش توان نظامی و تقویت سامانههای دفاعی
رهبران ایران که در انتظار برداشتهشدن تحریمها به موجب [اجرای] برنامۀ جامع اقدام مشترک هستند، در حال آماده ساختن توسعۀ استراتژیک ایران میباشند. برنامۀ ششم توسعۀ جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی در سیام ژوئن ( ۹ تیر) اعلام گردید و {آیتالله} علی خامنهای رهبر معظم برنامههایی را برای یک سری تمهیدات نظامی برشمرد. این برنامهها موارد زیر را در بر میگرفت: افزایش بودجۀ دفاعی ملّی برابر با ۵ درصد از میزان تولید ناخالص ملّی، و نیز بهروزرسانی قابلیتهای دفاعی به عنوان مانعی در برابر "تمامی انواع تهدیدهای خارجی" با تأکید ویژه بر روی تقویت ذخایر موشکهای بالستیک حکومت ایران. این افزایش [بودجه] بدان معنی است که هزینههای دفاعی ایران که هماکنون در حدود ۱۴ میلیارد دلار در سال بسته شده است، تقریباً به اندازۀ یک سوم افزایش خواهد یافت.
افزایش توان نظامی و دفاعی ایران توازن قدرت در خاورمیانه را برهم خواهد زد
جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر گفتگوهای تازه و عمدهای برای تهیۀ ادوات نظامی از سوی سازندگان تسلیحات مانند روسیه و چین آغاز نموده است و هماینک نیز آمادۀ خریداری جنگندههای جدید، [سامانههای] پدافند هوایی و قطعات آنها است. چنین دستاوردهایی در طول زمان منجر به تقویت چشمگیر توان ایران برای نشان دادن قدرت خود به کشورهای پیرامون خود، و بالا رفتن ظرفیت آن کشور برای تهدید نمودن و/یا به چالش کشیدن رقبای استراتژیک خود خواهد شد.
ایران ممکن است علاوه بر خود، دولتهای همپیمان خود را نیز هستهای نماید
با توجه به دامنۀ رفع تحریمها که در برنامۀ جامع اقدام مشترک گنجانده شده است، ایران به زودی از توانِ تقویت این همپیمانان خود برخوردار خواهد شد، که این مسئله تأثیرات ناخوشایند عمدهای بر امنیت بینالمللی میگذارد. از دیگر خطرات مرتبط با این اقدام، احتمالِ کمک استراتژیک ایران به دولتهایی که آرزوی داشتن سلاح هستهای را در سر میپرورانند است؛
نگرانی از رابطۀ نزدیک ایران با تأمینکنندگان هستهای دولتی و غیردولتی
تأمینکنندگان خارجی که مایل [به تأمین مواد هستهای برای ایران] باشند در هر دو سطح دولتی و غیردولتی وجود دارند. در سطح دولتی، اتحاد استراتژیک، ادامهدار، و گستردۀ ایران با حکومت کره شمالی خطراتِ قابل ملاحظهای را در آینده پدید خواهد آورد، تا جایی که همکاریهای موشکی هستهای و بالستیکی میان دو کشور پیشینهای دور و دراز دارد و هنوز هم ادامهدار است.
رقابت نظامی ایران و ریاض ممکن است شکل خطرناکی به خود بگیرد
از همه بارزتر این که عربستان سعودی که از دیرباز رقیب ایدئولوژیکی ایران در جهان اسلام بوده است این مسئله را آشکارا عنوان نموده است که اگر ایران به سمت تولید سلاح هستهای گام بردارد، "ما نیز همین کار را خواهیم کرد. " نشانههایی وجود دارد که دولت سعودی هماینک در این جهت حرکت نموده است؛ عربستان سعودی یکی از مهمترین حامیان مالی برنامۀ هستهای پاکستان بود، و گزارشهای موثق در این اواخر تأیید کرده است که نگرانی در مورد قابلیت هستهای ایران، ریاض را واداشته است که تمهیداتی را برای تأمین سلاح هستهای "حاضر و آماده" از اسلامآباد بیندیشد.
- مدیریت ریزش اتمی
آنچه در بالا گفته شد به خوبی روشن میسازد که مسیر برنامۀ جامع اقدام مشترک نشاندهندۀ پایان یافتن چالش ایران برای ایالات متحده نیست، بلکه حتی این برنامه ایران را به چالشی جدیدتر – و بیتردید حتی جدیتر – [برای ایالات متحده] تبدیل میسازد. استراتژی آمریکا نیز باید بر همین اساس تغییر یابد، و این کار باید در این زمینهها انجام پذیرد:
ردگیری پول ایران
به دلیل مفاد برنامۀ جامع اقدام مشترک، توانایی ایران برای انتقال دادن این پول به نحو چشمگیری افزایش مییابد. طبق مفاد توافق، بیش از دوازده بانک ایرانی که پیش از این توسط سیستم بانکی جامعۀ جهانی ارتباطات مالی بینبانکی یا سوئیفت ( SWIFT) از انجام عملیات بانکی منع شده بودند، بار دیگر به نظام مالی جهانی پا میگذارند.
نگرانیها در مورد انتقال پولهای آزادشدۀ ایران به حزبالله و سایر گروهها
ایالات متحده و شرکایش باید بر روی این مسئله متمرکز شوند که چگونه میتوان از واریزشدن پولهایی که پس از [اجرای] توافق به دست ایران میرسد به خزانۀ حزبالله و دیگر بازیگران تروریستی، و نیز از صرفشدن این پولها برای تأمین بیشتر مواد هستهای و گسترش سلاحها [توسط ایران] جلوگیری نمود. انجام این کار نیازمندِ توسعۀ چشمگیر منابع در دسترسِ ادارات و بنگاههای مربوط دولتی است که از میان آنها میتوان از ادارۀ تروریسم وزارت دارایی و ادارۀ اطلاعات مالی و ادارۀ صنعت و امنیت وزارت بازرگانی نام برد.
واردکردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سیاه
کنگرۀ آمریکا باید شرکتهای دادوستد کننده با سپاه پاسداران را مورد مجازات قرار دهد
لزوم جدیترشدن نظارتها بر روی فعالیتهای هستهای ایران
اطمینان حاصلکردن از این مسئله که ایران به مفاد برنامۀ جامع اقدام مشترک پایبند میماند مستلزمِ ردگیری دقیق فعالیتهای مرتبط به مسئلۀ هستهای ایران (هم در داخل و هم در خارج از مرزهای آن کشور) است. فنآوریهای پیشرفتۀ دیوانی و علمی که میتوانند در تحققِ این مهم یاریرسان باشند در حال حاضر در بخش صنعت دفاع وجود دارد ( از جمله در آژانس دفاعی کاهش تهدید پنتاگون). این اقدامات باید بیدرنگ توسط دولت ایالات متحده به کار گرفته شود تا بتوان نظارت جدیتر و سفت و سختتری در مورد فرایندهای هستهای ایران اعمال نمود.
افزایش عوامل بازدارنده علیه ایران
از آن جا که مفاد برنامۀ جامع اقدام مشترک، حرکت ایران به سمت وضعیت هستهای را معکوس نمیسازد، خطر گریز هستهای ایران، خطری جدی است. به علاوه، هرچه که ما بیشتر به سمت آینده حرکت میکنیم، خطرِ «یورش» ایران به سمت بمب [هستهای] حساسیت بیشتری پیدا میکند و این در حالی است که برنامۀ هستهای ایران نیز [روز به روز] پیچیدهتر و کاملتر میگردد. دولت اوباما پشتیبانی خود از ابزار لازم جهت بازداشتن ایران «از به دست آوردن سلاح هستهای» را بیان نموده است – از جمله از طریق به کار بردن نیروی نظامی در صورت لزوم. هرچند که دولت اوباما تاکنون برای انتقال دادن این پیام به حکومت ایران که دولت وی آماده است تا [در صورت لزوم] دست به چنین کاری بزند، هیچگونه گام عینی و ملموسی برنداشته است.
ایالات متحده و اسرائیل باید اقدام نظامی را نیز مدنظر داشته باشند
دنیس راس و دیوید پترائوس از مقامات رسمی دولت در گذشته خاطرنشان ساختهاند که یک از اقدامها که ایالات متحده میتواند انجام دهد این است که پوشهایی را در اختیار اسرائیل قرار دهد که توانایی نابودکردن تأسیسات هستهای ایران را داشته باشد، از جمله با استفاده از پوش عظیم مهمات ۱۵ تنی ( MOP) و البته ابزار لازم به منظور انتقال آن. ورای پشتیبانی از توانایی اسرائیل برای دست زدن به اقدام یکجانبه به منظور جلوگیری از "زمان گریز" ایران، ایالات متحده همچنین میبایست موضعی بازدارنده، شفاف و بدون ابهام در مورد آمادگی واشنگتن برای به کار بردن نیرویی قاطع به منظور بازداشتن ایران از دستیابی به قابلیت هستهای جنگطلبانه – حال چه در مدت زمان اجرای برنامۀ جامع اقدام مشترک و چه پس از آن - اتخاذ نماید. ایران باید به صورت عینی نسبت به این مسئله آگاه گردد که ایالات متحده آماده است که با هر ابزاری که لازم باشد، جلوی ظهور یک ایرانِ مسلح به سلاح هستهای را بگیرد.
لزوم تأمین امنیت همپیمانان ایالات متحده در خاورمیانه
ایالات متحده به منظور محافظت در برابر این تهدید نیاز خواهد داشت تا سرمایهگذاری خود در قابلیت دفاع موشکی [همپیمانان خود در] خاورمیانه را به نحوی چشمگیر افزایش و گسترش دهد. رویهمرفته، در حالی که همکاری با کشورها در خلیج فارس در مورد ایجادِ یک ساختار دفاع موشکی یکپارچه هماکنون در دست اقدام و در حال اجرا است، [اما باید گفت که] چنین ساختاری تا حدودی زیاد ادراکی و تصوری است. سامانههای گوناگون دفاع موشکی که تا به امروز توسط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خریداری شده است، بیانگرِ سرمایهگذاریهای مستقل و خودمدار است و سازگاری بالایی با دفاع منطقهای ندارد و در واقع به خوبی آن را تکمیل نمیکند.
حمایت از برنامههای تلویزیونی آمریکا
ایران آنگونه که توماس فریدمن ستوننویس نیویورکتایمز یک دهه پیش توصیف کرد، "دولتی با بیشترین درجه از اصول انقلابی" است. وی همچنین اظهار داشت که ایران کشوری دارای یک جمعیت پیچیده، شهری، و جوان است که روز به روز تحت محدودیتهای ایدئولوژیکی حکومت مذهبی فعلی بیشتر آسیب دیده و بیتاب میشود. ایران دارای جمعیتی است که بیش از هر چیز مشتاق به تعامل با غرب است – حتی با وجود این که حکومتی که در تهران بر سر کار است مایل به این کار نیست. در طول سالها، پخش برنامههای همگانی به عنوان صدایی مؤثر و مصمم برای رساندن پیام این جمعیتِ گرفتار و دربند که هوادارِ [ارتباط با غرب] است عمل کرده است. طبق برآوردهای رسمی هیئت کارفرمایان پخش، برنامۀ بینالمللی که به زبان فارسی در ایالات متحده پخش میگردد در حال حاضر به گوش تقریباً ۳۰ درصد از کل جمعیت ایران میرسد. این برنامۀ پخششده در ایالات متحده حتی بر روی برنامههای مشابه و نمونههای خارجی ( مانند بخش فارسی بی بی سی که بسیار نیز مورد استقبال قرار گرفته است) سایه افکنده است.
تلاش جمهوری اسلامی برای سانسور اخبار و به راهاندازی اینترنت محدود ملّی
ایالات متحده به طور همزمان باید سرمایهگذاری خود برای آزادی اینترنت در ایران را افزایش دهد. جمهوری اسلامی در طول چندین سال اخیر تلاشهای خود برای سانسور، دستکاری، و تعیین نحوۀ دسترسی شهروندان خود به شبکۀ جهانی اینترنت را به طرزی چشمگیر افزایش داده است.
ایالات متحده باید مسئلۀ پرداخت غرامت به قربانیان اقدامات تروریستی ایران را دنبال نماید
دولت ایالات متحده این قدرت را دارد که این وضعیت را تغییر دهد. دولت ایالات متحده میتواند از طریق ابزارهای قانونی و قانونگذاری، به بخشودگی ایران از مجازات پایان دهد و ایران را وادار نماید تا ( با روشهایی مانند در اختیار قرار دادن پولها و داراییهای ایران در اختیار ایالات متحده) غرامت قربانیان آمریکایی را پرداخت کند. بخش قانونگذاری [ایالات متحده] با انجام این کار میتواند نقشی مهم درجهت جلوگیری از قِسر در رفتن جمهوری اسلامی به صورت ناعادلانه، و دستیابی به سود اقتصادی به قیمت جان قربانیان پرشماری که بر جای گذاشته است ایفا نماید. ▪
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 14، دی ماه 1394، صص 44-46