علیاکبر ابراهیمینژاد | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/2/10
تعداد بازدید:
پیمان شورای آتلانتیک (ناتو1)
پس از جنگ جهانی دوم، کاپیتالیسم و کمونیسم دو ایدئولوژی مسلط بر صحنه روابط بینالملل بودند. این دو ایدئولوژی در قالب دو ابرقدرت ایالات متحده و اتحاد شوروی، که تنها کشورهایی بودند که پس از فروکش کردن آتش جنگ، نای ادامه حیات داشتند، به رقابت با یکدیگر پرداختند.
صحنه اصلی این رقابت نیز قاره اروپا واقع شد و با تقسیم آلمان به دو کشور آلمان شرقی و غربی، تقسیم اروپا به دو اردوگاه شرق و غرب، شکل عملی به خود گرفت. اروپای ویران شده به هیچ وجه توان رویارویی و ایجاد سد نفوذ در مقابل سیاستهای توسعه طلبانه شوروی را نداشت. &160;
در واقع، ایالات متحده امریکا و متحدان غربی آن سازمان ناتو را به وجود آوردند تا در مقابل اتحاد شوروی و گسترش کمونیسم به اروپای غربی مانعی ایجاد نمایند.
پس از تأسیس پیمان ناتو، کشورهای بلوک شرق نیز اقدام به بستن پیمان ورشو2 در سال ۱۹۵۵کردند که نمونه شرقی ناتو محسوب میشد و تا پایان جنگ سرد (۱۹۹۰) به عنوان وزنه تعادل رقابت نظامی دو بلوک شرق و غرب عمل میکرد.
ناتو با هدف دفاع جمعی در مقابلات تهدیدات خارجی خصوصاً شوروی در آمریکا پایهگذاری شد و کشورهای امضا کننده توافق کردند حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو در اروپا یا آمریکای شمالی را به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند و به مقابله آن برخیزند.
پس از فروپاشی شوروی، پیمان ورشو از هم گسست اما ناتو همچنان به حیات خود ادامه داد. تاکنون بارها سعی شده است ماموریتهای جدیدی برای ناتو در قالب تهدیدهای جدید از جمله تروریست، نقض حقوق بشر یا نقض دموکراسی تعریف شود.
تاریخچه شورای آتلانتیک
پس از تشکیل پیمان شورای آتلانتیک (ناتو3) در سال ۱۹۴۹ سازمانهای غیر انتفاعی زیادی در کشورهای عضو شکل گرفتند. اهداف اصلی این سازمانهای تازه شکل گرفته ارتقاء فهم عمومی و پشتیبانی از سیاستها و نهادهایی بود که میبایست امنیت و صلح جمعی کشورهای عضور را تأمین کنند. این سازمانها نهایتاً در سال ۱۹۵۴ با یکدیگر ادغام شدند و بنیاد پیمان آتلانتیک را تشکیل دادند. در سال ۱۹۶۱، برخی از مقامات دولت وقت آمریکا که میتوان قدرت واقعی شورا در سالهای ابتدایی تشکیلش را به ارتباط با این تصمیم سازان پر نفوذ آمریکایی دانست؛ پیشنهاد تجمیع گروههای شهروندی آمریکایی که پیرامون پیمان آتلانتیک فعالیت میکردند را دادند و تبدیل شدن آنها به شورای آتلانتیک ایالات متحده را مطرح کردند. این تلاشها در دهۀ ۶۰ میلادی در قالب فعالیتهای مختلفی از جمله انتشار مقالات سیاسی4 و نظرخواهی از اروپاییها و آمریکاییها در مورد گرایش آنان به همکاریهای بین المللی و فراآتلانتیک5 یا تلاشهای رسانهای برای پررنگ کردن احساس نیاز به این همکاریها میان عموم مردم ادامه یافت تا سر انجام در سال ۱۹۶۷، شورا اولین شماره از نشریه خود با عنوان «ایجاد بازار آمریکایی اروپایی: طرحی برای دهه ۷۰ م» را منتشر کرد. تمرکز ابتدایی این شورا در سالهای آغازین، بر مسائل اقتصادی، عمدتاً تشویق تجارت آزاد میان دو قاره و [به میزان کمتری] میان سایر کشورهای جهان بود و تا سال ۱۹۷۵ حجم زیادی از مقالات سیاسی، کتاب، منوگرافیها و. . . در زمینههای مختلفی از مدیریت آب و هوا تا بهبود روابط ژاپن و غرب را تدوین کرده بود.
شورای آتلانتیک، از زمان آغاز آن یک نهاد غیر حزبی بوده است با اعضائی از میان هر دو حزب و علی رغم ارتباط این شورا با دولت آمریکا و ناتو اما از نطر چارت سازمانی از این دو مستقل است و در ایالات متحده آمریکا به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی به ثبت رسیده است.
اهم فعالیتها
عمده فعالیتهای شورای آتلانتیک درخصوص بررسی چالشها و بحرانهای پیش روی آمریکا در قرن بیست و یکم و همچنین تدوین و طراحی راهبردهای بین المللی کاخ سفید در هزاره جدید تمرکز یافته است.
در واقع هدف اصلی شورای آتلانتیک، تولید ایدهها و راهبردهای مؤثر در راستای توسعه قدرت آمریکا و غرب در عرصه جهانی است، لذا بیشتر مباحث و مسائل تحقیقاتی این شورا، تحت الشعاع بررسی مسائل و بحرانهای بینالمللی، چالشهای غرب، ترویج ارزشهای لیبرالدموکراسی و گسترش اقتصاد آزاد قرار گرفته است. در همین راستا، سیاستمداران برجسته آمریکایی و اروپایی و صاحبان کمپانیهای بزرگ اقتصادی و حتی تسلیحاتی در این شورا جمع میشوند و با بررسی و تحلیل دادههای موجود از وضعیت جهانی، در خصوص سیاستها و راهبردهای جدید غرب تصمیم گیری میشود. یکی دیگر از وظایف این شورا تربیت نسل جدیدی از رهبران آمریکایی میباشد که در جهت درک و دانش لازم برای توسعه سیاستهای مؤثر جهانی کاخ سفید تربیت میشوند.
از رویکردهای اصلی شورای آتلانتیک، شناسایی چالشهای پیش روی آمریکا و اتحاد آتلانتیک و اجماع سازی جامعه آتلانتیک با سیاستهای آمریکا در عرصه بین الملل میباشد. در این راستا میتوان به تهیه پیش نویس طرحهای راهبردی آمریکا در مناطقی چون بالکان، آفریقا، کوبا، ایران عراق و لیبی اشاره داشت که به عنوان پروتکل اجرایی سیاستهای بین المللی غرب مورد استفاده قرار میگیرد.
عمکرد شورا در جنگ اقتصادی
در میان اتاق فکرهای موجود در ایالات متحده آمریکا، این شورا طراح اصلی رویکرد گسترش ناتو به سمت شرق خصوصاً تقویت روابط کاخ سفید با کشورهای مشترک منافع میباشد. از برنامههای اصلی شورا پس از سقوط کمونیسم، ترویج اقتصاد بازار آزاد بوده است و عمده سیاستهای اقتصادی در راهبرد قرن ۲۱ آمریکا توسط بخشهای اقتصادی آن طراحی گردیده است. لذا با توجه به جایگاه ناتو و تأثیر این شورا در آن میتوان گفت این شورا در طرحریزی سیاستهای اقتصادی جهان غرب خصوصاً در آسیا و خاورمیانه نقش بسزایی را ایفا میکند.
عملکرد این شورا در جنگ اقتصادی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز در همین راستا قابل بررسی است که در ادامه برخی تلاشهای این شورا در چند سال اخیر بررسی میشود. در ادامه دو گزارش منتشر شده توسط این شورا را به صورت تفصلی بیان میکنیم.
سیاست انرژی ایران بعد از توافق هستهای6
این گزارش توسط سارا وخشوری نوشته و در آذرماه سال ۹۴ منتشر شده است. نویسنده دارای دکترای مطالعات خاورمیانه و امنیت انرژی از موسسه مطالعات انرژی آکسفورد است و همچنین سابقه فعالیت در صنعت نفت ایران بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ را دارد.
این گزارش به طور مشروح به سیاستهای ایران در حوزه تولید و صادرات نفت و گاز، سرمایهگذاری بالادستی و جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت خصوصاً در سالهای اخیر و بعد از تحریم نفتی پرداخته است.
در میان اتاق فکرهای موجود در ایالات متحده آمریکا، این شورا [شورای آتلانتیک] طراح اصلی رویکرد گسترش ناتو به سمت شرق خصوصاً تقویت روابط کاخ سفید با کشورهای مشترک منافع میباشد. از برنامههای اصلی شورا پس از سقوط کمونیسم، ترویج اقتصاد بازار آزاد بوده است.
نویسنده مقاله مذکور، ضمن مرور تاریخچه مشکلات میان انقلاب اسلامی ایران و کشورهای غربی بر سر منابع انرژی ایران، به صورت صریح اذعان کرده که پس از هر یک از دورههای کشمکش میان ایران و غرب و فروکش کردن تحریمهای بینالمللی علیه ایران، ایران چند گام بیشتر به سمت ارتقاء توانمندی داخلی و استقلال در حوزه انرژی برداشته است.
وخشوری به طور ویژه به سیاستهای انرژی ایران از سال ۲۰۱۲ یعنی پس از تشدید تحریمهای بانکی و نفتی علیه کشورمان، آثار توافق هستهای بر سیاست نفتی ایران و دیپلماسی انرژی تهران پس از توافق هستهای پرداخته است.
وی اذعان کرده که مجموع تحرکات ایران در سالهای اخیر در راستای اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی در حوزه انرژی بوده است. در این گزارش آمده است که اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران از سال ۲۰۱۲ سبب تغییر اساسی در نگرش مسئولان ایرانی نسبت به اقتصاد شد؛ تغییری که خاستگاه آن نظریه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران مبنی بر اقتصاد مقاومتی بود.
ایران پسا تحریم و معماری انرژی اوراسیا : چالشها و فرصتها
این گزارش توسط میخائیل تانخوم عضو ارشد مرکز انرژی جهانی اندیشکده شورای آتلانتیک در مهر ۹۴ نوشته شده است. نویسنده در این گزارش به بررسی این سؤال میپردازد که با برداشته شدن تحریمهای بینالمللی از روی ایران، بازارهای گوناگون تمایل فراوانی برای واردکردن گاز ایران خواهند داشت حال کدام یک از این بازارها بیشترین نفع را خواهد برد؟
او در ادامه مینویسد: ایران پس از اینکه گاز مورد نیاز داخلی کشور را تأمین کند، این گزینه را خواهد داشت که گاز خود را فقط به دو تا از سه بازار روبرو صادر کند: اتحادیۀ اروپا/ترکیه، هند، یا چین. ایران از گاز کافی برای تأمین کردن نیاز هر سه این بازارهای عمده برخوردار نیست. و این الگوی صادرات گاز ایران در دورۀ پس از تحریمها است که تعیینکننده و شکلدهندۀ رابطۀ میان دو جهتگیری رقیب در وضعیت انرژی اوراسیا خواهد بود و این ایران است که باید یکی از این دو مسیر را انتخاب کند: صادرات گاز خود به اتحادیۀ اروپا که آنها را قادر خواهد ساخت با همسایگان شرقی خود روابط بیشتری داشته باشند و یا صادرات گاز به چین و تحکیم روابط خود با آن کشور در راستای عملی ساختن برنامۀ یکپارچهسازی «یک کمربند، یک جاده» و بدیهی است که گرایش ایران به سمت چین در جهت منافع اتحادیۀ اروپا و ناتو نخواهد بود چراکه این کار باعث خواهد شد امنیت انرژی اروپا به خطر افتد و در جهت مقابل، یک کریدور گاز جنوبی توسعه یافته، باعث افزایش نفوذ اروپا-آتلانتیک در اوراسیا خواهد شد.
این گزارش برآورد میکند که ایران طی پنج سال، ۶/۲۴ میلیون مترمکعب گاز طبیعی برای صادرات سالانۀ گاز لولهکشی در اختیار خواهد داشت، که البته این میزان جدا از تعهدات فعلی ایران برای تأمین گاز است. با کافی نبودن گاز ایران برای تأمین گاز مورد نیاز تمامی بازارهای عمده و اصلی، تهران با یک انتخاب ژئوپلیتیکی برای تعیین مقصد گاز لولهکشی خود مواجه خواهد بود. در این راستا، ایران قادر خواهد بود که گاز خود را به دو تا از سه بازار زیر صادر کند: (۱) اتحادیۀ اروپا/ترکیه از طریق کریدور گاز جنوبی که محور آن بر روی خطوط گاز طبیعی ترانس-آناتولی خواهد بود؛ (۲) هند از طریق خطوط لولۀ ایران-عمان-هند؛ (۳) و یا چین از طریق ترکمنستان یا پاکستان.
لذا این گزارش قصد دارد نشان دهد که برداشته شدن تحریمهای بینالمللی علیه ایران پتانسیل بازسازی بنیادین وضعیت انرژی اوراسیا را در پی دارد، و در نتیجه احتمال شکلگیری ژئوپلیتیک جدیدی در اوراسیا وجود خواهد داشت.
جمعبندی
با بررسی سیر کلی نشستها و یادداشتهای منتشر شده توسط این شورا میتوان گفت این شورا جزو راهبردیترین اتاق فکرهای آمریکا میباشد که نسبت به سایر اتاق فکرهای ایالات متحده واقعیتر و عمیقتر به تحلیل مسائل جنگ اقتصادی ایران و آمریکا میپردازد.
این شورا در طول دوران تحریم انسجام ظرفیتهای درونی ایران در مقابل تحریمها را به عنوان اثرات معکوس تحریمها به مسئولین و سیاست مداران آمریکایی گوشزد کرده و نسبت به بازنگری پیوسته تحریمها به منظور جلوگیری از شکل گیری این انسجام راهکار ارائه میکند. همچنین در دوران مذاکرات و توافق هستهای، این شورا به شدت نسبت به حفظ و بهبود اندک روابط شکل گرفته میان ایران و آمریکا هشدار میدهد و دولت و کنگره را نسبت به هرکاری که مانع بهره برداری داخلی دولت ایران از توافق شود منع میکند.
همچنین این شورا برای جمهوری اسلامی ایران توان بازی سازی منطقهای خصوصاً در بحث امنیت و انرژی قائل است و مقامات آمریکا را از آنکه ایران را وادار به تغییر معادلات منطقهای کند بر حذر میدارد. در مجموع به نظر میآید شورای آتلانتیک در موجهه با مسائل بسیار هوشمندانه و دقیق موضع گیری میکند و آگاهی از تحلیلهای این شورا میتواند نقش به سزایی در شناخت نقاط قوت و ضعف کشور داشته باشد.
پینوشت
۱. کارشناسان « لیلی سرفان: مؤسس و مدیرعامل هوم کر اسیستنس - نادره شاملو: مشاور ارشد سابق بانک جهانی - کریستوفر شرودر:کارآفرین، مشاور و سرمایهگذار »
۲. عضو ارشد مرکز انرژی جهانی اندیشکده شورای آتلانتیک
۳. آستانه مذاکرات آلماتی دو ▪
1. The North Atlantic Treaty Organization
2. پیمان ورشو یا پیمان دوستی، همکاری و کمک متقابل نام یک پیمان نظامی است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۹۱ برقرار بوداین پیمان در سال ۱۹۵۵ میلادی -۱۳۳۴ هش- به امضای هشت کشور آلبانی، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکی، شوروی، رومانی، لهستان و مجارستان رسیداین پیمان، که عنوان اصلی آن «پیمان همیاری اروپای شرقی» است در ورشو به امضای نمایندگان کشورهای فوق رسیدبه موجب این پیمان، ستاد فرماندهی یگانهای برای تمام نیروهای مسلح کشورهای عضو به وجود آمد و دولتهای امضاکنندۀ پیمان متعهد شدند در روابط خود از تهدید و بکار بردن زور خودداری نموده و هرگاه به هریک از دولتهای عضو در اروپا حمله شود، با تمام نیرو به آن یاری دهندکنفرانس پیمان ورشو، که به امضای این پیمان انجامید، پنج روز پس از رسمیت یافتن «اتحادیۀ اروپای غربی» و بازگشت حاکمیت کامل به جمهوری فدرال آلمان تشکیل شد
3. The North Atlantic Treaty Organization
4. policy papers
5. Trans-Atlantic: روابط ترانس آتلانتیک به معنای روابطی است که کشورهای دوطرف اقیانوس اطلس با یکدیگر برقرار کنند؛ در طرفی کشورهای کانادا و آمریکا و در طرف دیگر کشورهای اروپایی
6. IRAN’S ENERGY POLICY AFTER THE NUCLEAR DEAL
--------------------------
پدافند اقتصادی، ش 20، تیر ماه 1395، صص 31-33